آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
sokote eshg lovly امشب ای ماه! در مدار حضورت ستاره ای بینه ماندن و سقوط كردن مردد است...! ================ من امشب تا سحر خابم نخاهد برد همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست میانه بستر تنهایی من هیچ نیست به جز تنِ عریان سردِ خاطرات تو بیا بنشین یك لحظه بر بالین سردم كه سهمِ من فقط سرما و سوزِ سختِ این عشق است... ================ دل بر سر سایه گل بستن عشق است در رخ غم عشق دیدن عشق است دست در دست باد تا ناکجاآباد در گذرگاه درد در بوی گل ,شکفتن ,عشق است ================ یك امشبی كه در آغوش شاهد شِكرم گَرَم چو عود برآتش نهند غم نخورم چو التماس برآمد هلاك باكی نیست كجاست تیر بلا گو بیا كه من سپرم ببند یك نفس ای آسمان صبح برآفتاب،كه امشب خوش است با قمرم... =============== صل تقسیم چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانیها دستها تشنه ی تقسیم فراوانیها با گل زخم سر راه تو آذین بستیم داغهای دل ما ، جای چراغانیها حالیا دست کریم تو برای دل ما سرپناهی است در این بی سر و سامانیها وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی ای سرانگشت تو آغاز گل افشانیها فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید فصل تقسیم غزل ها و غزلخوانیها سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانیها چشم تو لایحیه ی روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پایان پریشانیها نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 17:47 :: نويسنده : Arash khodadadi
![]() ![]() |